عمدتا شرایط ویژهای باعث بروز موانع موجود بر سر راه مشارکت زنان در جامعه شده است. اين موانع در گذار تاريخ به زنان تحميل گرديده تا آن جايي كه به يك باور غلط فرهنگي تبديل شده است، حال پرسشي مطرح ميشود كه چگونه در يك جامعه ايراني اسلامي شعارهايي از قبيل « از دامان زن مرد به معراج ميرود يا زن ستوني از جنس محبت در كانون گرم خانواده است، زن نقش بزرگی در اجتماع دارد، زن مظهر تحقق آمال بشر است » و ... نقل و نبات محافل ميشود اما در مقام عمل، جامعه هيچگونه تلاشي براي تربيت چنين زناني نميكند.
اختصاصی نشریه میرملاس نو- زنانی که جامعه آنها را به بهانه نجابت خانهنشین میکند و رسیدن به آرزوهایشان را فدای مدیریت خانه و خانواده میکنند هرگز همسران همدلی برای شوهران نیستند و توانایی تربیت فرزندان موفق را ندارند. زن جدای از چارچوب نهاد مقدس خانواده به شخصیت مستقل در جامعه نیازمند است البته نه به معنای آزادی بی حد و اندازهای که زنان در غرب دارند که عوارض سوء بر جای گذاشته؛ در کشوری که سرزمین آن به مادرم ایران شهره است باید به اصلاح باورهای غلط فرهنگی مردم و جامعه درباره مقام زن بیش از پیش پرداخته شود. تمامی عواملی که باعث عدم اعتماد به نفس و عدم خودباوری و ضعف زنان از آنان موجودی ثانوی ساخته است باید ریشهکن شود. تغییر فرهنگ به همت دولتمردان امری شدنی است که البته زنان دل خوشی از وعدههای دروغین سیاسیون ندارند چه دولت گویا اصولگرا چه دولت مثلا اصلاحطلب که زنان همچنان با ممنوعیتهای نخست انقلاب دست و پنجه نرم میکنند و اگر گاه در زمانهای معدودی این ممنوعیتها کم شدهاند مدیون گذشت زمان و پیشرفت زمانه بودهایم و دست هیچ مسئولی پس پرده نبوده که امروز منتی در کار باشد. دختران ایرانی پشت چراغ قرمز محدودیتها توقف کردهاند تا شاید به همت زنانی از جنس آفتاب، روزی مقام واقعی زن به جامعه شناسانده شود و آنطور که درخور ایشان است جامعه و مردم برای او ارزش و احترام قائل باشند. در این میان در سرزمین زاگرس دیار آبشارهای طلایی و لالههای واژگون زنانی قد برافراشتهاند که نگاهشان به آسمان است و دستان پر مهرشان هنر را زندگی میکنند و برای برآوردن آرزوهایشان تلاش میکنند. عاطفه سلیمانی همتی به استواری درختان بلوط سر به فلک کشیده دارد و یکی از زنان موفق لرستانی است که برای خدمت به همنوعانش همه تلاش خود را بکار گرفته است.
عاطفه سلیمانی ۲۶ تیرماه ۱۳۶۷ در کانون گرم خانوادهای متوسط از نظر مالی در شهر خرمآباد به دنیا میآید، در سال۱۳۷۳ خانواده او به دلیل شرایط اقتصادی مجبور مهاجرت به تهران میشوند. به واسطه شغل پدریاش که راننده اتوبوس بوده، مادر عاطفه بار مسئولیت زندگی و تربیت فرزندان را به دوش میکشد و پس از گذراندن دوره ابتدایی مجدد به خرمآباد باز میگردند. او بعد از اخذ مدرک دیپلم فنی و حرفهای برای یادگیری موسیقی که علاقه کودکیاش بوده و به گفته خود او نمیدانسته از کجا و چگونه باید موسیقی را بیاموزد، به کلاسهای آموزشی انجمن موسیقی استان لرستان مراجعه میکند، در ابتدا با سازهای کمانچه و ویولن آشنا میشود اما به واسطه علاقه قبلیاش به ریتم و تمبک، از سال ۹۰ آموختن تمبک را نزد استاد بابک صادقی آغاز میکند. به واسطه آموزشهای صحیح و دلسوزانه استادش، تنها با گذراندن دو سال آموزش بیوقفه بعنوان یک هنرجوی بانو، حرفی برای گفتن در نوازندگی دارد. بعد از اتمام دوره آموزش، مدتی را به گوش دادن آثار نوازندگان اساتید بزرگ سپری میکند، او گوش جان میسپارد و بدون مربی برای آشنایی با سبک دیگری از ریتمنوازی به طور جدی تمرین میکند. مشوق اصلی عاطفه همسرش علیرضا کاظمی است که خود او هم دستی بر کمانچه دارد. عاطفه در کنار همسر آموختن موسیقی را آغاز میکند و در سال ۱۳۹۵ با حمایت علیرضا و تشویق استادش بابک صادقی تصمیم به تدریس تمبک ویژه بانوان میگیرد. وی تدریس را از انجمن موسیقی استان لرستان با حمایت ریاست وقت انجمن موسیقی استان امین عباسیان شروع میکند و هدف خود را از تدریس، خدمت به بانوانی میداند که به دلیل محدودیتهای خانوادگی امکان شرکت در کلاسهای عمومی با مربی مرد را ندارند. عاطفه بعدها علاوه بر انجمن موسیقی در آموزشگاههای آزاد موسیقی هزاردستان به مدیریت فرشاد سیفی،آموزشگاه باربدچنگ علیپور به مدیریت حسن سالم وکانون ادب به مدیریت نورالدین کرمی مشغول به تدریس می شود. او نوازندگی در کنار هنرمندان مطرحی همچون حسن سالم (نوازنده کمانچه)، نعمت بهاروند (نوازنده کمانچه) و مهران غضنفری (خواننده) را از افتخارات هنری خود میداند.
در ادامه گپی دوستانه با عاطفه سلیمانی خواهیم داشت.
توجه: این گفت و گو حاوی دیدگاه شخصی مصاحبه شونده است.
با توجه به اینکه شغل اصلی شما آموزش موسیقی است، وضعیت تدریس موسیقی در استان لرستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظر من همانطورکه طرز فکرهای متفاوتی وجود دارد شیوه های تدریس متنوعی نیز ارائه میشود. آموزش موسیقی چندین جنبه دارد که از هیچکدام به سادگی نمیتوان گذشت. باید با یک طبقهبندی صحیح همه جوانب را در نظر گرفت وگرنه یک پای قضیه لنگ میزند و کم کم هنرجو از ادامه یادگیری صرفهنظر میکند. در تدریس باید جنبه تئوری و عملی را در نظر گرفت و هر دو را در یک سطح پیش برد.
شیوه تدریس شما چگونه است؟
شیوه تدریس من اینگونه است که هر دو جنبه تئوری و عملی را در کنار هم برای هنرجو پله پله باز میکنم و هر زمان که هنرجو درک قانع کنندهای از ریتم پیدا کرد به شناخت آن ریتم و مبحث همنوازی میپردازم. همنوازی برای هنرجو بسیار لذت بخش است و ذوق ادامه کار را در او بیشتر میکند چون در نهایت یک نوازنده باید درک درستی از تکنوازی و دونوازی داشته باشد. پس از مدتی هنرجو با حضور در اجراهای کارگاهی برای نقشآفرینی بر روی صحنه در مقابل جمعیت آماده میشود. به همین واسطه میل او به ادامه راه بیشتر و زمینه برای معرفی و همکاری او با گروههای موسیقی مهیا میشود.
چه توصیهای به هنرجویانی که تمایل به پیشرفت دارند، میکنید؟
برای پیشرفت در موسیقی باید نخست علاقه، سپس پشتکار، حوصله و در نهایت تمرین، تمرین و تمرین را در نظر بگیریم. اگر علاقهای باشد با پشتکار و اختصاص زمان روزانه به تمرین، قطعاً زحمات هنرجو نتیجه بخش خواهد بود.
برای خرید ساز چه راهنمایی به هنرجویان مبتدی میدهید؟
به هنرجوی مبتدی برای خرید، سازی در حد متوسط که از نظر قیمت توان خرید داشته باشند پیشنهاد میدهم تا وقتی هنرجو پس از مدتی به درک مناسبی از ساز و صدای ساز رسید با تجربه خودش بتواند یک ساز بهتر انتخاب کند. برای انتخاب ساز به اندازه آن باید دقت کرد که مناسب با سن و جثه هنرجو باشد چون اگر هنرجو ساز بزرگتر یا کوچکتر از فیزیک خود استفاده کند در هنگام نوازندگی تسلط کافی روی آن نخواهد داشت و در نتیجه عوارض بدی بر اندام نوازنده برجای میگذارد. همچنین جنس چوب و پوست روی آن و ظرافت در ساخت تمبک را نیز باید در نظر گرفت.
چگونه از تمبک درست مراقبت کنیم؟
من معتقدم ساز جان دارد و نفس میکشد و مثل یک کودک به مراقبت نیاز دارد. با کوچکترین بی دقتی در نگهداری، ساز آسیب میبیند. در جابجایی باید مواظب بود که نفیر ساز ضربه نخورد و باعث ترک نشود. در مراقبت از پوست ساز، از آنجایی که با کوچکترین بخار و رطوبتی صدای ساز تغییر میکند محیط باید دارای دمای معتدلی باشد نه خیلی گرم و نه خیلی سرد، بهتر است هر زمان که تمرین نمیکنیم تمبک را درون کاور قرار دهیم در صورتی که هوای مکان نگهداری ساز مرطوب است میتوان از نمگیر درون کاور استفاده کنیم تا همیشه تمبک خوش صدایی داشته باشیم.
از اجراهای زندهتان بگویید.
از زمانی که وارد حیطه تدریس شدم با وجود استقبال بانوان علاقهمند واقعا احساس کردم که مسئولیت بزرگی را عهدهدار شدم برای همین سعی کردم بیشتر هم و غم خود را صرف آموزش کنم. اما در کنار آن با گروه بانوان ماهور به سرپرستی حسن سالم با صدای بانو فرزانه گلزاری همکاری کردم. با این گروه چندین اجرای سازمانی، خیریه و البته به مناسبتهای مختلف در سرای سالمندان صدیق، شرکت در کنسرتهای کارگاهی استاد حسن سالم همچنین افتخار اجرای زنده در کنار استاد نعمت بهاروند و استاد مهران غضنفری را نیز داشتهام.
حضور در اجرای زنده چه تأثیری در پیشرفت نوازندگی شما داشته است؟
اولین باری که روی صحنه رفتم بهترین حس ممکن را تجربه کردم و این حس را مدیون استاد عزیزم بابک صادقی هستم. تابستان ۱۳۹۳ در مراسم روز جهانی موسیقی که در تالار شهید آوینی مجتمع فرهنگی هنری ارشاد خرمآباد به همت انجمن موسیقی لرستان برگزار شد بنده بعنوان تنها نوازنده بانو در گروه تمبکنوازی با حضور بیش از ۱۵ نوازنده کوبهای آقا اجرا داشتم. با وجود استرس و داشتن حس عجیبی که به خاطر نخستین مرتبه اجرای زنده در من بوجود آمده بود اما برایم تبدیل به بهترین خاطره شد. به طبع نوازندگی در کنار اساتید بزرگ برای هر نوازندهای آرزو است چرا که تجربههای فراوانی را کسب میکند و نوازنده خوب با بهرهمندی از مکتب بزرگان پخته میشود.
وضعیت کنونی موسیقی لری در استان لرستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
با وجود اینکه هر روز شاهد پیشرفت و تغییر در همه زمینهها هستیم و این پیشرفتها باعث تغییر در موسیقی هم میشود اما به نظر من موسیقی لری هنوز به جایگاهی که شایسته اوست نرسیده؛ واقعاً نمیدانم آیا این تغییرات لازم است و یا آیا به اصل موسیقی محلی لطمه نمیزند؟! با این وجود و با توجه به گستردگی و غنی بودن ذات موسیقی محلی میتوان امیدوار بود که شاهد پیشرفت بجای موسیقی در استان باشیم. از طرفی قدردان زحمات هنرمندان فعال عاشق این حوزه هم هستیم و نباید فراموش کرد اگر تا امروز موسیقی محلی ما زنده است و نفس میکشد هر چند به سختی، مدیون تلاشهای بیوقفه این عزیزان هستیم.
چه راه کاری برای حفظ و ترویج موسیقی ایرانی و محلی به نسل جوان پیشنهاد میدهید؟
پیشنهاد من به مسئولین این است که تعداد اجراهای سنتی و محلی را افزایش دهند. دستگاههای ذیربط از کنسرتهای بومی حمایت کنند به این شکل که هزینه سالن برای یک کنسرت محلی نباید به اندازه یک کنسرت پاپ باشد و برای تبلیغات نیز گروهها دغدغه مالی نداشته باشند. همچنین کتابچههای کوچکی حاوی مطالب ارزشمند درباره قدمت موسیقی ایرانی و محلی را در میان شرکتکنندگان کنسرت توزیع نمایند تا سطح آگاهی و شناخت آحاد جامعه نسبت به موسیقی و هنرمندان بزرگ بالا رود.
بسیاری از هنرمندان میگویند هنر صرفه اقتصادی ندارد، نظر شما چیست؟
نداشتن صرفه اقتصادی هنر تا حد زیادی درست است به ویژه برای بانوان که هنوز راه ناهمواری در پیش دارند. وقتی به دنیای موسیقی وارد می شوی هرچه برای رسیدن به قلعه آن زمان بگذاریم باز هم کم است و می طلبد که شما حتی کل وقت و انرژی را صرف عشق به موسیقی کنید تا در این وادی حرفی برای گفتن داشته باشید. در نتیجه مجال پرداختن به شغل و حرفه دیگری را به شما نمیدهد، چه بسیار هنرمندانی که تمام وقت و زندگی خود را وقف هنر و موسیقی میکنند اما برایشان صرفه اقتصادی ندارد و کم کم مجبور به کنار گذاشتن موسیقی شدهاند تا بتوانند برای گذران زندگی به دنبال شغل مناسبی بروند.
آیا تاکنون به کنار گذاشتن موسیقی از زندگی شخصیتان فکر کرده اید؟
در دوران مقدماتی یادگیری موسیقی فکر میکنم برای خیلیها اتفاق افتاده باشد و این کاملا طبیعی است؛ با تصور اینکه پیشرفت نمیکنم و دائم درجا میزنم و البته با توجه به سختی راه پیشرو ممکن است هنرجو تصمیم به کنار گذاشتن موسیقی هم بگیرد اما واقعیت امر این است که عشق به موسیقی ادامه راه را هموار میکند و اینگونه تصمیمها گذرا خواهند بود.
برای بانوان علاقهمند به موسیقی چه توصیهای دارید؟
به بانوان علاقهمند به موسیقی سرزمینم توصیه میکنم که در هر زمان و در هر سنی که هستند برای شروع دیر نیست، با عشق و علاقه به سمت آرزوهای هنریشان بروند اگر این علاقه موسیقی است که چه بهتر، موسیقی غذای روح است حتی اگر بتوانی یک آهنگ برای دل خود بنوازی لذتی بیحد و اندازه دارد که در وصف نگنجد. به همه بانوان عزیز میگویم بانو تو میتوانی پس آغاز کن.
جایگاه زن در موسیقی را چگونه توصیف میکنید؟
نمیتوان منکر جایگاه و تأثیر زنان در موسیقی شد. زنان همیشه در هر مقطعی و در هر شرایطی جایگاه خود را پیدا کرده و حرفهای زیادی برای گفتن دارند. روح لطیف یک زن به راحتی به عمق یک قطعه موسیقی راه پیدا میکند. با توجه به مساوی بودن حقوق زنان و مردان در تمامی زمینهها از مسئولین انتظار داریم راه را برای شکوفایی زنان دوشادوش مردان باز نمایند. همچنان که نسبت به چندین سال پیش، شاهد حضور پر رنگتر و برجستهتر بانوان در همه زمینه ها بوده ایم. البته با توجه به شرایط بدیهی است که ما خانمها راهی طولانی برای اثبات خود در جامعه به خصوص دنیای زیبای هنر و موسیقی آن هم با حفظ موازین اسلامی پیشرو داریم.
از آرزوهای هنریتان بگویید.
در ابتدای دوران نوازندگی آرزو میکردم که به بهترین شکل ممکن برای دل خودم ساز بزنم، اما با گذر زمان انتظاراتم از خودم بیشتر شد. آرزو دارم هیچوقت مجبور نباشم این یار همیشگی را کنار بگذارم و هرآنچه که این سالها آموختم به بهترین نحو در اختیار شاگردانم قرار دهم و بتوانم هنرمندان خوبی را تربیت کنم که با دیدن هنرنمایی آنها هم به خود ببالم و هم به آنها نیز افتخار کنم.
میرملاس نو برای عاطفه سلیمانی بانوی فعال لرستانی آرزوی موفقیت و سربلندی دارد.
(فاطمه یاراحمدی/ عضو هیئت تحریریه میرملاس نو)